هفت فروردین

با تو من با بهار می رویم

هفت فروردین

با تو من با بهار می رویم

لغتنامه حبه انگوری

پسرک در تکلم به نسبت کارای دیگه پیشرفت سریع تری داشت . گر چه اصولا چون خجالتیه غیر از من و پدرش هیچ کس حرف زدن و شیرین کاریاش رو نمی بینه ( چه حیف ) ! کلماتی که یاد میگیره و ادا می کنه تابع هیچ الگوی خاصی نیست ( البته به غیر از مامان که تقریبا از سه ماهگی آواشو ادا می کرد ) مثلا وقتی هنوز به زحمت چند تا کلمه رو بلد بود بگه یه دفعه دیدیم هی میگه «دوباره » ! یا مثلا یه دفعه ترکیب کامل آب بازی رو یه روز دیدم میگه یا توی رنگها اولین رنگی رو که یاد گرفت بگه زرد بود اونم با چه غلظتی . معمولا هم همه چی رو یه دفعه رو می کنه و البته لحن و صداشم خیلی کودکانه و شیرینه ( دست و پای بلوری رو داشته باشید ) . از اونجایی هم که وقتی پای فیلم و ضبط صدا میاد وسط هیچی نمیگه و همکاری نمی کنه دیدم بهتره کلمات و عبارات خاص خودشو تا جایی که یادم می مونه اینجا بنویسم . بخصوص که دیگه تقریبا کامل همه چی رو داره میگه و جمله می سازه و شعر می خونه و این دست و پا شکسته ها به تدریج فراموش میشه .
1-چون عشق ماشینه با ماشینا شروع می کنم اسم خیلیاشونم بلده :
کامانو سیمان : کامیون سیمان مخلوط کن ... در همین راستا کامانو باری و کامانو زباله
توتوتو : تراکتور
ماشین پوسی : ماشین پلیس
پِزو : پژو
ماشین بابا : هر 206 ی که می بینه
آتابوس : اتوبوس
ماشین آتشی : ماشین آتش نشانی
هَن : ون
شاسی بانا : ماشین شاسی بلند
اَتار : قطار
دیگه وانت و سمند و بنز و موتور و  تریلی و این چیزا رو که درست میگه . فکر کن که بچه فسقلی هنوز دو سالش نیست میگه کمباین !
2-حیوونا :
زَپ : اسب !
سباب : سنجاب
گاف : گاو
گربَه : گربه Gorbah ( در کمال شگفتی اولین حیوونی بود که اسمشو یاد گرفت ولی حالا چرا پیشی نه و گربه ! )
َاَگوشی : خرگوش
اَزی : خرسی !
پاگونه : پنگوئن
اَدَک : اردک
مایی : ماهی
زَبایی : زنبور طلایی
بوزی : بز
ریبا : روباه
جوجوآ : سی دی های بیبی انیشتین !
دیگه بقیه چیزا رو هم یا نمی گه یا کامل میگه
3- اشکال : دایره و بیضی رو خیلی خوب میگه بقیه رو هم می شناسه ولی خوب نمی تونه بگه
4-بابا و مامان در مواردی که می خواد خرمون کنه هم میشه بابایی و مامایی ( البته کاربرد مامایی خیلی وسیعه دیگه ) ... در همین راستا مامان زُگ و بابازُگ هم که می دونید چیه و البته پیش از همه اینا عمه رو یاد گرفت به صورت عمَّه ( کلا با فتحه بیشتر حال می کنه بچم )
5-خوردنی ها:
بالو : پلو
ماست که اولین چیزی بود که یاد گرفت . هر وقت از مهد میومد می گفتم ناهار چی خوردین ؟ می گفت ماست
بَنیر : پنیر
ازینا : کاکائو ( همیشه اسمش یادش میره و هول میشه میگه ازینا ولی بلده بگه کاکایو )
قُص : قرص
نُس : سس
عدس پلو ! : با کاملترین و بهترین تلفظ . یه وقفه کوچیک بین عدس و پلو
آد دود : آش دوغ ( آش دوغ عشقشه )
ژله : اصولا دلش می خواد به پاستیل بگه ژله . شایدم چون کم می بینه و می خوره
ایار : خیار ( بعد مثلا گوجه رو از همون اول کامل گفت )
کیک مامان پزون : کیک (  حالا من پخته باشم یا آماده باشه . بله تعجب نکنید یه بار باباش گفته یاد گرفته )
6-اشیاء :
جورو : جاروبرقی
شاژی : جارو شارژی
بَشاشو : بخارشو ( قبلا می گفت بوشوشو )
قَتِ قوت : چرخ گوشت
دیزدیزی : همه چیزایی مثل آسیاب برقی و غذاساز و ریش تراش و سشوار و ... که صدای اینجوری داره
یایان : گوشی موبایل فلک زده من ! ( قبلا بهش می گفت آی لایی یعنی آی لاو یو . چون یه انیمیشن توش داشت که اینو می گفت )
پیتینه : پرینتر
7-سایر :
بوزی : یه بار داشت کاغذ می خورد بهش گفتم مگه تو بزی ! خیلی خندید و تا مدتی هی ادای منو درمی آورد و می خندید . حالا هر چیز غیرخوراکی بذاره دهنش خودش میگه بوزی ! و می خنده .
مامان شونه : یه روز اومد منو با اسم بگه اشتباهی گفت شونه ، خودش خنده اش گرفت و حالا هم راضی نمیشه اسم منو درست بگه دیگه !
دیگه تقریبا همه شعرهای کتابی و من در آوردی هم که براش خوندم حفظ شده و می تونه کاملشون کنه
امروز هم موفق شد بگه که مامان بزرگ بهم میگه « جیران بالام » !
فعلا اینایی که یادم بود نوشتم که میراث شفاهی پسرم حفظ بشه و در آینده ممکنه کاملترش کنم  .

بعدنوشت :
کُف فیل : پف فیل
اَوا اویه : هوا خوبه
ماشین اِوینا : ماشین ام وی ام
وانت ِِ شیطونه : یه وانتی که مثل کامیون پشتش بلند شد و خاک خالی کرد .
ماشین مُسابه : ماشین مسابقه
ماشین جَری : ماشین جرثقیل
آگا : آقا
بَ : بغل
میگازه : گاز میده ( اینو تو مهد یاد گرفته )
میسی : مرسی
بُعورم : بخورم ( همچنین شب بعیر و ... )
اَریبا : هواپیما
قالبانه : قابلمه
یچخال : یخچال

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد