بعد از کلی امروز و فردا کردن موفق شدم برم فیلم " همیشه پای یک زن در میان است " رو ببینم . البته فیلم که نه ، یه چل تیکه بی سر و ته ، بی منطق و بی مزه که به مدد بازی خوب دو سه تا از هنرپیشه ها و چند تا دیالوگ و صحنه کمدی می شد گاهی هم بخندی . نمی دونم من خنگ شدم ! فیلم خیلی معنا گرا بود ! من مخاطب عام بودم و فیلم خیلی خاص بود ! ... خلاصه نفهمیدم چی بود و چی گفت . حیف از این عنوان با مسما که می شد بهترین فیلمنامه رو از روی همین اسم نوشت . افسوس و صد حیف !
حیف از کمال تبریزی با این اثری که تو کارنامه اش به جا گذاشت ، حیف از توانایی های گلشیفته ، مهران مدیری ، آهو خردمند (با اون نقش لوسش) ، حبیب رضایی (من هر چی گذشت بیشتر دلم سوخت که به خاطر حبیب رضایی دلم برای این فیلم غنج می زد ) . تنها کسی که خیلی افسوس بازیش رو نخوردم رضا کیانیان بود که هر جوری هست و تو هر شرایطی بالاخره گلیم نقش رو از آب در میاره . حتی بازم صد رحمت به صبا کمالی و یکی دو تا از این نقش های فرعی . خوبه حالا شنبه رفتم و بلیت ها نیم بها بود . خلاصه که این سینما بد جوری رو به موت شده بدجور ...
هیچ وقت دوست ندارم قبل از اینکه خودم فیلمی رو ببینم نقد و تحلیل و توصیفی ازش بشنوم و بخونم ولی بعدش حتما این کارو می کنم . اما این دفعه اصلا رغبت هم ندارم که بخونم ولی تو اگه حالشو داشتی می تونی ببینی بد نیست :
گفتگویی بیپرده با کمال تبریزی درباره فیلم جنجالبرانگیزش
شما طلاق گرفتید ، ما هم شفا گرفتیم