رفتم مدرسه می بینم داره یه سرود پخش میشه و یه گروه هم ایستادن دارن با ایما و اشاره اجراش می کنن . (دور از جون شما کمی هم دلمون سوخت و آخی واخی هم کردیم) .
از بچه ها پرسیدم : اینا از مدرسه ناشنوایان اومده بودن ؟
میگن : نه . بچه های مدرسه خودمون بودن .
میگم : ناشنوا بودن ؟
میگن : نه
میگم : شما ناشنوا بودین ؟
میگن : نه
میگم : خوب این چه کاریه حالا ؟!
میگن : قشنگه خوب !!!
نه دیگه میخواستن بگن که واقعاً به شفا نیاز دارن ، حالا این نیاز رو اینجوری نشون دادن