بخوان به نام گل سرخ در صحاری شب
که باغها همه بیدار و بارور گردند
بخوان دوباره بخوان تا کبوتران سپید
به آشیانه خونین دوباره برگردند
بخوان به نام گل سرخ در رواق سکوت
که موج و اوج طنینش ز دشتها گذرد
پیام روشن باران ز بام نیلی شب
که رهگذار نسیمش به هر کرانه برد
ز خشکسالی چه ترسی ؟
که سد بسی بستند :
نه در برابر آب که در برابر نور
و در برابر آواز و در برابر شور ...
در این زمانه عسرت
به شاعران زمان برگ رخصتی دادند
که از معاشقه سرو و قمری و لاله
سرودها بسرایند ژرف تر از خواب زلال تر از آب
تو خاموشی که بخواند ؟
تو می روی که بماند ؟
که بر نهالک ما ترانه بخواند ؟
از این گریوه به دور در آن کرانه ببین :
بهار آمده از سیم خاردار گذشته
حریق شعله گوگردی بنفشه چه زیباست !
هزار آینه جاریست
هزار آینه اینک به همسرایی قلب تو می تپد با شوق
زمین تهیست ز رندان همین تویی تنها
که عاشقانه ترین نغمه را دوباره بخوانی
بخوان به نام گل سرخ و عاشقانه بخوان :
حدیث عشق بیان کن بدان زبان که تو دانی
شفیعی کدکنی
سلام. الان دو دقیقه تونستم آن بشم و سریع به اینجا سر بزنم! چرا برای وبلاگت تبلیغ نمی کنی که یک کم سرو سامون بگیره؟ شورانگیز هم مبارک. ممنون بابت تبریک تولد. بعدا مفصل جواب می دم. خوش باشی
خواهش. مرسی. موفق باشی.
سلام
کل وبلاگت یه طرف و آهنگی که گذاشتی اون یه طرف . خیلی قشنگ بود . مرسی . بای
salam.didam.ghashang bood.ahange zaminasham mikhore besh.bye